درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید; آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
my life
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : negi
در کودکي: پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 13:25 :: نويسنده : negi
ميگــن اگه خورشـيد پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 12:16 :: نويسنده : negi
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : negi
وقتی کسی برات مهم بود روی گفتار و رفتارش حساس می شی و هر جایی لازم بود بهش تذکر می دی اما اگه برات بی اهمیت بود نه به گفتارش کاری داری و نه به رفتارش... رهاش می کنی به حال خودش... و این یعنی اینکه دیگه بود و نبودت برام اهمیتی نداره
هنوز رایحه ی موهای طلایی اش می اید. همان مو طلایی که ساعت ها پشت ویترین مغازه نگاهش میکردم و با هزار بد بختی دل مامان و بابا برایم سوخت که وقتی شاگرد اول شدم برایم هدیه بخرند. یادم می آید ساعت ها به چشمانس زل می زدم و یادم نمی آید در آن چشم ها به دنبال چه می گشتم... خلاصه بعد از همه ی این ها فهمیدم که عروسک من باید می آمد. باید می آمد که بگوید عروسک های دیگری در راه اند.. آن ها می آیند...منتظر باش...
دل به چشمای تو بستم تو شدی همه وجودم
معشوق من دردی است نهفته در قلبم.درد دوری زهر تلخی بر چشمان منتظر نگاشته.درد دوری ناله خروشان و برق اسای وجود دلدارت را احاطه کرده.امشب کنار ساحل؛ دل برموجهای دریا سپردم .ساحل هم تشنه معشوقش بود تشنه دریا .او نزدیک دریا بود اما ناچار بود فقط محو تماشای او شود و منتظر موج خروشان تا بیاید و ساحل را در آغوش بگیرد.معشوق من ساحل و دریا هر ثانیه محو تماشای همند اما همیشه و هر لحظه در انتظار آغوشی گرم و دلنشینند. امشب انگار چنگ زدند بر دل بیتاب امشب انگار زهر زدنند بر دل بیمار .امشب انگار سخت گذشت بردل این یار انتظار شنیدن نجوای دل انگیز کلامت را نمیدانی چقدر لذت بخش و طنین انداز تصور میکنم. انتظار صدای پای تو را دارم تا مثل همین دریا ارام ارام نزد ساحل بیایی و بار دگر ساحل را در اغوش گرم خود بفشاری انتظار دارم ثانیه ها در گذر باشند و من محو تماشای چشمانت باشم و با دریایی از دلتنگی و باهزار هزار مهر و عاطفه به تو خیره شوم و عین دیوانه ها با دلی سرشار از عشق بار دگر گویم دوستت دارم انتظار دارم شب هنگام بر بالین تو آیم و بوسه ای از لبت بگریم و با نوازشی عاشقانه کنار تو با ارامشی عجین خفته و به رویاهای زیبا سلام گویم پس میگویم ای انتظارها تا کی ادامه خواهید داشت؟و آیا زمانی که به پایان رسیدید باز هم بهانه برای زیستن باقی خواهد ماند؟ پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : negi
یک دنیا حرف برای تو دارم ، یک دنیا پر از حرفهای نگفته، یک دنیا پر از بغض های نشکفته. با منی ، هر جا و اینک آمده ام تا مثل همیشه سنگ صبور روزهای دلتنگی ام باشی! دلم به وسعت یک آسمان تیره غمگین است . صدایی نیست ، مأوایی نیست ، حتی سایبان روزهای دلتنگی نیز دیگر جوابگوی دلتنگی هایم نیست. من آمده ام! اینجا ، کنار دلواپسی های شبانه ات، کنار شعله ور شدن شمع وجودت ،اما نمی دانم چرا دلم آرام نمی گیرد... دلم گرفته، دلم سخت در سینه گرفته، با تمام وجود تو را می خوانم ؛ از تو چیزی نمی خواهم جز دریای بی ساحل وجودت را، جز دستهای مهربانت را، جز نگاه آرامت را که دیرزمانی است در سیل باد بی وفای زمانه گم کرده ام. هر شب حضورت را در کلبه خیال خویش می آورم، وجودت را با تمام هستی باقیمانده در نهانخانه قلبم نهان می کنم ، چشم هایم را باز نمی کنم تا شاید بتوانم تصویرت را بر روی پلک های بسته ام حک کنم ، اما باز هم جای تو خالی است... . شاید اگر جای تو بودم ؛ کمی، فقط کمی برای مرگ تدریجی نیلوفرهای خاطره اشک می ریختم ، شاید اگر جای تو بودم ؛ طاقت دیدن چشم های خیره و خسته ات را نداشتم، شاید اگر جای تو بودم؛ بلور بغضم را با تلنگری آسان می شکستم تا بدانی، تا بدانی که چقدر دوستت دارم... . روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم! این بار به دیدنت آمده ام ، برایت گلاب آورده ام ، دستهایم تنها سنگ سردِ خانه ات را احساس می کنند اما بدان یاس های سپید احساسمان هنوز گرم گرم اند
وقتی میشی نیاز من که نباشی پیش من اشکهای چشمامو ببین که میریزه به پای تو بازم که بیقرارمو دلواپسی نگاه تو تموم هستی منی بمون همیشه پیش من اگر شدم عاشق تو نزار بیتاب بمونم لا لایی شبام تویی نزار که بی خواب بمونم دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی فقط یه چیز اذت میخوام همیشه عاشق بمونی دوست دارم خیلی کمه ولی جز این چیزی نبود واژه ها رو ولش کنیم عشقمو از چشام بخون
عشــق اگــر خـط مــوازی نیسـت،چیسـت؟ یـ ـا کتـاب جملــه ســازی نیســت،چیسـت؟! عشـق اگــر مبنــای خلــق آدم اســت پـس چــرا ایـن گـونـه گنــگ و مبهــم اسـت؟ پـس چــرا خـط مـوازی مـی شـود!!! از چـه رو هــر عشـق،بــازی مـی شــود؟!
|
|||
![]() |